دو افراطی چگونه با هم کنار خواهند آمد؟/ورود مناسبات ایران و آمریکا به فاز امنیتی- نظامی/ضرورت تدبیر با جمعههای اعتراضی
تاریخ انتشار: ۲۱ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۸۷۲۱۴
به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز شنبه ۲۱ آبان ماه در حالی چاپ و منتشر شد که ساخت جدیدترین دستاورد دفاعی موشک هایپرسونیک ایرانی، اژهای پای انتقادهای صریح دانشجویان، خشم جمهوریخواهان از ترامپ و دردسر بیماران آسمی در بی نفسی بازار در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
ورود مناسبات ایران و آمریکا به فاز امنیتی- نظامی
مهدی مطهرنیا استاد روابط بینالملل طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت با عنوان ورود مناسبات ایران و آمریکا به فاز امنیتی- نظامی نوشت: آنچه لازم است در منطقه خاورمیانه به آن توجه کرد، افزایش سطح اصطکاک از حوزه سیاسی به حوزه امنیتی- نظامی در ارتباط با پرونده تهران است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این رابطه ایران در محاصره منطقهای ائتلاف عربی- عبری- غربی قرار گرفته است. حملات اسراییل به مواضع ایران در بیرون و درون مرزها و نیز مسائل مربوط به محدودسازی فعالیتهای سیاسی تهران در منطقه و در برابر تهدیدهای متفاوتی که از سوی مراجع نظامی و سیاسی تهران که در قبال اقدامات این ائتلاف مطرح میشود، همگی میتوانند در این چارچوب مورد بررسی قرار بگیرند. در واقع صحبتهای اخیر سرلشکر رحیم صفوی در ارتباط با عربستان که به صورت غیرمستقیم به این کشور هشدار داده یا بحث انتقام سخت که در رابطه با ترور سردار شهید سلیمانی یا ترور سردار فخریزاده مطرح شد، از نقاط عطف چنین موضوعی است.
یعنی زمانی که مراجع نظامی و سیاسی ایران به نوعی و به مناسبتهای مختلف واکنشهایی را به اقدامات صورت گرفته توسط آمریکا و متحدانش در منطقه داشتهاند، میتوان گفت که پرواز بمبافکنهای بی-۵۲ آمریکایی با اسکورت هواپیماهای کشورهای همپیمان ایالات متحده در منطقه و اعلام آن در سطح رسانهای میتواند این پیام آشکار را داشته باشد که زمینههای استهلاک میان تهران با واشنگتن و متفقین این کشور علیه ایران را باید بیش از گذشته جدی گرفت. به هر صورت همانگونه که تهدیدهای تهران اهمیت رسانهای پیدا میکند، فعل و انفعال عملیاتی آمریکا آن هم با کشورهای متحد خود در بافت موقعیتی کنونی، حاوی این پیام آشکار است که ایالات متحده آمریکا آماده حمایت از متحدان خود در منطقه و متحدانش نیز آماده همراهی با این کشور در این زمینه هستند. بالطبع روی کار آمدن نتانیاهو با یک دولت راستگرای افراطی و نیز پیروزی جمهوریخواهان در کنگره و همچنین احتمال روی کار آمدن آنها در انتخابات ریاستجمهوری دو سال آینده با توجه به موضعگیریهای اخیر فرماندهی سنتکام، همگی بیانگر این موضوع است که سطح استهلاک میان تهران و واشنگتن از سطح سیاسی وارد فاز امنیتی- نظامی شده که چنین امری را میتوان به وضوح در پیامهای ردوبدلشده میان مقامات نظامی دو کشور از منظر روابط بینالملل و اجزای پیوسته به آن مشاهده کرد.
دو افراطی چگونه با هم کنار خواهند آمد؟
نعمت احمدی حقوقدان طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی نوشت: انتخابات میان دورهای آمریکا به پایان راه خود رسیده است هرچند نتیجه نهایی خصوصا در مجلس سنا هنوز معلوم نیست، اما نتیجه مجلس نمایندگان به این سمت رفت که جمهوریخواهان عدد ۲۱۸ نماینده را از آن خود کنند و اکثریت نمایندگان کنگره را از حزب دموکرات پس بگیرند. هرچند اکثریتی شکننده متعلق به حزب دموکرات بود، حزب جمهوریخواه هم اکثریت شکنندهای به دست آورده است. آنچه مهم است ریاست مجلس نمایندگان است که از نانسی پلوسی که دونالد ترامپ از او به عنوان دیوانه یاد میکرد، گرفته و به کویین مککارتی، سیاستمدار ۵۷ ساله سپرده خواهد شد. وجه مشترک نانسی پلوسی و کویین مککارتی، این است که کرسی نمایندگی هر دو از ایالت پرجمعیت کالیفرنیاست. مککارتی، به نسبت نانسی پلوسی جوان است. نانسی پلوسی ۸۲ ساله و مککارتی ۵۷ ساله است. مککارتی در ۲۶ ژانویه سال ۱۹۶۵ به دنیا آمد. از دهه ۹۰ میلادی وارد سیاست شد و رهبری جمهوریخواهان در ایالت کالیفرنیا را برعهده گرفت. در سال ۲۰۰۷ نخستین بار به مجلس نمایندگان راه یافت. در سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷ که اکثریت مجلس نمایندگان از آن جمهوریخواهان بود، ریاست مجلس را برعهده داشت. با از دست دادن اکثریت مجلس نمایندگان توسط حزب جمهوریخواه، رهبری اقلیت مجلس را برعهده داشت. مشخصه مککارتی مخالفت جدی با توافق برجام است. در دورهای که اوباما به جد طرفدار امضای برجام بود و مذاکرات برجامی در جریان، سنگاندازیهای مککارتی در مجلس نمایندگان پرسروصدا بود. با ورود ترامپ به کاخ سفید و دوستی بین ترامپ و او سیاستهای راهبردی ترامپ در مجلس را نمایندگی میکرد؛ سیاستی که در نهایت به خروج دولت آمریکا از برجام انجامید. اما دوستی ترامپ و مککارتی پردوام نبود و در میانه راه بین این دو، هرچند مدت یکبار شکرآب میشد. هرچند به عنوان رهبر اقلیت مجلس سیاستهای حزب جمهوریخواه و ترامپ را حمایت میکرد، اما حادثه حمله هواداران ترامپ به کنگره میانه مککارتی و ترامپ را دیگر به کلی تیره کرد. مککارتی از نخستین کسانی بود که تلفنی از ترامپ درخواست کرد مانع حمله هوادارانش به کنگره بشود. البته ترامپ به درخواست هم حزبی خود که رهبری اقلیت مجلس را هم برعهده داشت، توجه نکرد. در فایل صوتی که روزنامه نیویورکتایمز متن آن را منتشر کرد، مککارتی با عصبانیت خطاب به مردمی که حاضر بودند، میگوید دیگر تحمل این آدم را ندارد و باید استعفا دهد و اگر استعفا ندهد، باید از کاخ سفید اخراج شود. انتخابات میان دورهای آمریکا را نمیتوان پیروزی حزب جمهوریخواه دانست. حتی به باور من، شکستی برای حزب جمهوریخواه و ترامپ است. قبل از روز رأی گیری بسیاری از تحلیلگران بر این باور بودند که موج قرمز اکثر ایالتهای آمریکا را دربرخواهد گرفت و سرنوشت هر دو مجلس یعنی سنا و نمایندگان، از حزب دموکرات پس گرفته خواهد شد و با این پیروزی کنگره هم به دست جمهوریخواهان خواهد افتاد و ۲ سال باقیمانده را برای بایدن به جهنم تبدیل خواهند کرد و شاید با استیضاح او را از کاخ سفید اخراج کنند. اما موج قرمز راه نیفتاد هرچند انتخابات میان دورهای همیشه به ضرر حزب حاکم است. نتیجه انتخابات نه شکستی برای بایدن و نه پیروزی برای ترامپ شد. با شکرآب شدن رابطه مککارتی و دونالد ترامپ در روزهای پایانی ریاستجمهوری ترامپ و باقی ماندن این وضع تا تصدی دوباره ریاست مجلس، مککارتی، دونالد ترامپ را در شرایط ویژهای قرار خواهد داد. ترامپ که دو، سه روز قبل از انتخابات از خبر مهمی در روزهای بعد یاد کرد و این خبر را تحلیلگران به اعلام حضور ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ آمریکا میدانند، با وضع موجود آیا باز هم ترامپ حاضر به اعلام کاندیداتوری خواهد بود؟ ترامپ فکر میکرد هم مجلس نمایندگان و هم مجلس سنا از آن جمهوریخواهان خواهد شد. صرفنظر از عدم تحقق پیشبینی ترامپ در خصوص نتیجه انتخابات مجالس آمریکا، موج ترامپ خواهی یا ترامپیسم که بعضی تحلیلگران آن را در پی ناکامیهای بایدن پیش بینی میکردند نیز محقق نشد و بسیاری از کاندیداهایی که ترامپ از آنان حمایت کرده بود، چه در مجلس نمایندگان یا سنا و دیگر پستهایی که در این انتخابات مردم باید به آنان رأی میدادند، به پیروزی نرسیدند و معلوم شد ترامپیسم در آمریکا از شدت و حدت خود کاسته است. حال اگر سهشنبه هفته آتی، ترامپ خبر مهمی که وعده داده بود همان خبر اعلام کاندیداتوری در انتخابات ۲۰۲۴ باشد و در انتخابات همان سال حزب جمهوریخواه کماکان اکثریت مجلس نمایندگان را برعهده داشته باشد این دو افراطی حزب جمهوریخواه چگونه با هم کنار خواهند آمد؟ مککارتی که از دهه ۹۰ کار سیاسی خود را با رهبری حزب جمهوریخواه در ایالت کالیفرنیا شروع و از سال ۲۰۰۷ تاکنون عضو مجلس نمایندگان و سالها ریاست آن مجلس را برعهده داشته و هم اکنون نیز دوباره رئیس مجلس شده است، ترامپ در صورت پیروزی باید برنامههای خود را در همین مجلسی اجرایی کند که مککارتی نفرت خود از ترامپ را به صراحت بیان داشته است. جدال این دو در صورت پیروزی ترامپ تماشایی خواهد بود.
ضرورت تدبیر با جمعههای اعتراضی
محمد بلوچزهی طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با عنوان ضرورت تدبیر با جمعههای اعتراضی نوشت: بیتردید آنچه اکنون بر فضای بیسابقه سیاسی و اجتماعی تنشآلود، ملتهب و چالشبرانگیز بلوچستان میگذرد قبل از هر چیز نخست ریشه در ضعف تحلیل درست و واقعبینانه شرایط موجود این منطقه دارد و سپس بر در پیش گرفتن رویکرد چالشآفرین و تنشزا به جای راهکارهای سیاسی اثربخش برای برونرفت از بحران فعلی، نادیده انگاشتن سابقه و تجربه گذشته تاریخی و از همه مهمتر ناتوانی از درک منطقی مسائل پیش و روی این برهه زمانی جملگی بر وضعیت بغرنج پیش آمده سیستان و بلوچستان از نظر دور مانده مترتب است و دخیل. از سوی دیگر تهی بودن بدنه مدیریت سیاسی دولت از مدیران واقعگرا، صاحبنظر و دوراندیش، گماردن مدیرانی فاقد دانش و بینش سیاسی، تاب نیاوردن صداهای متفاوت و متکثر در سطوح مختلف مدیریتی و بدنه دولت و چشم بستن بر واقعیتها همه و همه بر تداوم فضای التهابی و تنشآلود اخیر در این استان و گسترش آن به شهرهای مختلف بلوچستان بهرغم گذشت نزدیک به دو ماه از اعتراضات جاری بیتاثیر نبوده است. درست است که سیستان و بلوچستان در طول دهههای گذشته همواره آبستن چنین فضای تنشآلود و بحرانزایی بوده و پس از مدت کوتاهی آن را از سر گذرانده، اما اکنون در شرایطی که موج اعتراضات سراسر کشور را فرا گرفته راهکار تنشزا برای مهار جمعههای اعتراضی زاهدان و سایر شهرهای بلوچستان پیامدهای ناگوار و جبرانناپذیری را به بار خواهد آورد و دامنه اعتراضات و مطالبات را رادیکالتر و خشونتآمیزتر از این خواهد کرد. پیداست که در این میان مدیران سیاسی به ویژه در شهرستانها که اکثرا بومی هستند و شرایط و جو غالب بر منطقه را به درستی میشناسند و نسبت به آن تسلط کافی دارند دست برتر را در تصمیمگیریها در مواجهه با اعتراضات اخیر ندارند و بر تجارب ایشان آنطور که باید و شاید باشد تمرکز نمیشود وگرنه اکنون با اتکا به ظرفیتهای محلی موجود و اعمال رویکرد واقعگرایانه، اعتمادساز و گفتمانمحور نباید دامنه تنشها و التهابات و شکاف اینگونه فراگیر میشد و به اقصی نقاط استان گسترش مییافت. باید پذیرفت که تکرار یک جمعه خونین دگر پس از آن حادثه تلخ و زیانبار هشت مهر زاهدان و سپس در خاش دیگر شهر مهم و حساس بلوچستان در روز جمعه مصادف با سیزده آبان ماه نتیجه همان گزاره ضعف تحلیلی است و نیز گمانه را برای عدم درک درست شرایط فعلی و خوانش نادرست فضای سیاسی و اجتماعی اکنون بلوچستان در مواجهه با اعتراضات اخیر تقویت میکند. حال به رغم گذشت بیش از چهل روز از حادثه خونین زاهدان و ده روز از جمعه خونین خاش عدم چارهجویی و رسیدگی به این زخم چرکین متاسفانه منطقه را در شرایط بیسابقهای قرار داده و اگر برای این وضعیت بحرانی با عقلانیت و تدبیر چارهجویی فوری نشود و راهحلی منطقی پیش روی آن قرار نگیرد و کماکان تعلل بر فضای سیاسی و اجتماعی استمرار یابد، این بلاتکلیفی به رادیکالیزه شدن بیش از پیش فضا منجر خواهد شد که دود آن به چشم امنیت ملی و ثبات منطقه و نیز مردم خواهد رفت. باید در نظر داشت که این حجم از رادیکالیزه شدن فضای اجتماعی و سیاسی سیستان و بلوچستان پیش از این بیسابقه بوده و اکنون شکاف بین دولت و جامعه محلی را عمیقتر و جدیتر از هر زمان کرده تا جایی که دیگر معترضین کف خیابان نقد و کنش و راهکارهای میانه کنشگران و فعالان سیاسی و اجتماعی را برنمیتابند که ادامه این رویه انفعالی در مواجهه با حل بحران پیش و رو از سوی مقامات مربوطه لطمات و عواقب جبرانناپذیری را به دنبال خواهد داشت. همچنین بیش از این هر گونه خطای محاسباتی در مواجهه با رخداد جاری ممکن است فضای سیاسی و اجتماعی این منطقه را رادیکالیزهتر از گذشته کند و به سوی چالشهای متعدد و بحرانهای جدیتر و غیر قابل کنترل سوق دهد و قانون را از حیز انتفاع ساقط کند و انتقامجویی را گسترش دهد بهطوری که ناامنی را از پاسگاهها به ادارات و ارگانهای دولتی و از نیروهای نظامی و انتظامی به کارگزاران سیاسی منطقه بکشاند. تجربه نشان داده راه برونرفت از چنین حوادثی آن هم در مناطق حساسی، چون بلوچستان راهکارهای سیاسی اثربخش خواهد توانست بر تلطیف فضا و فروکش کردن اعتراضات و التهابات و تنشها بینجامد و در اینچنین شرایط و وضعیتی باتوجه به فضای فرهنگی و اجتماعی بلوچستان نه تنها رویکرد فعلی نخواهد توانست کمکی به حل بحران کنونی کند، بلکه دامنه بروز حوادث و تنشها و حساسیتها را وسیعتر خواهد کرد و به دامن زدن تنشها خواهد انجامید و التهاب بیشتر. اظهارنظرهای گاه و بیگاه توسط افرادی که حتی کمترین خوانش واقعبینانه و منطقی از وضعیت تنشآلود و ملتهب در بلوچستان دارد خود بر تداوم این شکاف و بدبینی و گسترش اعتراضات نقش دارد.
منبع: تابناک
کلیدواژه: مهسا امینی آنفلوانزا موشک هایپرسونیک رعنا رحیم پور جام جهانی قطر مهدی مطهرنیا اوکراین آمریکا مذاکره با آمریکا ایران محسنی اژه ای نعمت احمدی سید ابراهیم رئیسی مهسا امینی آنفلوانزا موشک هایپرسونیک رعنا رحیم پور جام جهانی قطر جمعه های اعتراضی سیاسی و اجتماعی حزب جمهوریخواه مجلس نمایندگان ایالات متحده نانسی پلوسی فاز امنیتی بین الملل خواهد شد منطقه ای مک کارتی تنش آلود دوره ای تنش ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۸۷۲۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شاهکلید حل مسائل منطقه، دست ایران
روند تحولات موجود در غرب آسیا حکایت از قریبالوقوع بودن فروپاشی نظم کنونی و شکلگیری ساخت نوینی از نظم منطقهای و به تبع آن نظم جهانی دارد؛ طرح ایدههایی همچون «معامله قرن»،«صلح عبری-عربی» و شکست آنها در مقاطع مختلف حکایت از تزلزل نظم کنونی دارد. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، سفر علیاکبر احمدیان، نماینده رهبر معظم انقلاب و دبیر شورایعالی امنیت ملی به روسیه که به دعوت نیکلای پاتروشف، دبیر شورای امنیت ملی روسیه صورت گرفت، بازتاب گستردهای در رسانههای خارجی و تحلیلگران داشت که گویای یک تحول بزرگ در عرصه امنیت اطلاعاتی میان کشورهای ضد یکجانبهگری آمریکاست تابااین ائتلاف از تهدیدهای موجود برای ایجاد یک فرصت ارزشمند بهرهمند شوند و به نظر میرسد حضور نمایندگان 106کشور دراین اجلاس امنیتی، فرصت مغتنمی است تا با گسترش همکاری در عرصه امنیت اطلاعات، اقدام به خلق ابزارها، نهادها و ساختارهای جدید در این زمینه کنند تا دربرابر این تقابلها که شدت یافته و به تشدید تروریسم دامن زده، بیدفاع نباشند.
نقش سرویسهای اطلاعاتی در توسعه تروریسم در منطقه
تحولات اخیر در عرصه روابط بینالمللی، بهخوبی نشان میدهد که مفهوم صلح بیش از هر مسأله دیگری در معرض خطر، تهدید و نقض قرار دارد و جنگطلبی آمریکا و دستنشانده فاسد آن درمنطقه غرب آسیا، مهمترین عامل در ایجاد شرایط کنونی شده است که در نتیجه آن، قریب بر35هزارانسان که بخش اعظمی ازآنهاغیرنظامی بودند،تنها درغزه به شهادت رسیدهاند تا بر هژمونیطلبی این دولت استعماری کمک کرده و مانع افول آمریکا و نابودی رژیم نامشروع صهیونیست باشند. تروریسم یکی از شیوههای بارزی است که دولتهای استعماری از آن بهره جستهاند تا به این وسیله بر تداوم حاکمیتشان کمک کنند. بیدلیل نیست که این پدیده شوم در حال حاضر به عنوان یکی از بزرگترین خطرها در مسیر تحقق صلح و امنیت ملی و بینالمللی بهشمار میآید، ابزارهای جدید و نوین نیز به خدمت تروریستها آمدهاند و پیوند فناوریهای نوین با اقدامات تروریستی تبدیل به یک گرفتاری راهبردی برای همه کشورها شده است به نحوی که گروههای کوچک با بهکار گیری ساختارهای پیچیده فناورانه، مبدل به کنشگرانی قهار شدهاند و با اقدامات تروریستی، عرصه را برای تحقق صلح، امنیت و ثبات منطقهای تنگ کرده، مشغول یکهتازی هستند.
بنابر شواهد مستند و آشکار، آمریکا و رژیم غاصب صهیونیست در صدر فهرست حمایت از اقدامات تروریستی و مبتکر قتلهای هدفمند و تروریسم دولتی هستند و بیشتر ملتها از عوارض این جنایات بیبهره نماندهاند؛ حمله صهیونیستها به دفتر کنسولگری ایران در سوریه و شهادت جمعی از مستشاران ایرانی که بهصراحت خلاف اصول پایهای حقوق بینالملل است، آخرین مورد از توسل صهیونیستها به ابزار ترور با هدف مقابله با هژمونی ایران در منطقه و همچنین جهان است، غافل از اینکه این اقدام ددمنشانه آنها بر ابهت جمهوری اسلامی ایران افزود و پاسخ مشروع به جنایات اسرائیل در عملیات «وعده صادق» پیشبینیهای آمریکا و صهیونیستها را با شکست روبهرو کرد؛ زیرا آنها فکر میکردند جمهوری اسلامی ایران با این تجاوز آشکار دچار هراس شده و از کنشگری منطقهای علیه اهداف دولتهای استکباری عقبنشینی میکند اما دیدند که با پاسخ هدفمند و صحیح، حیثیت دفاعی و اطلاعاتی صهیونیستها-که از حمایت آمریکا و چند کشور دیگر برخوردار بود-به فنا رفته و وجهه امنیتی آنها متزلزل شد.
به زعم آمریکا، برتری همهجانبه اسرائیل در منطقه غرب آسیا، میتواند به تحقق اهداف و نیات شوم آنها کمک کند لذا در تدوین برنامههای مرتبط با سیاست خارجی خود به آن پایبند هستند و ابایی از اعطای بودجههای کلان و حمایتهای غیرمادی به این رژیم جعلی ندارند ونتیجه این شده است که صهیونیستها با گریز از همه پیمانهای ناظر بر فعالیتهای هستهای از جمله ان .پی. تی به انباری از سلاحهای هستهای دست پیدا کرده و از آن برای حمله به غزه و سایر حملاتشان استفاده میکنند.ارائه اطلاعات امنیتی و اطلاعاتی به منظور ارزیابی قدرت رقبا و دشمنان و شناسایی نقاط ضعف و قوت آنها، اعلام به موقع هشدارها در خصوص احتمال وقوع جنگ و عملیاتهای کماندویی از سوی دشمن جهت آمادگی ارتش برای مقابله با هرگونه خطر احتمالی و تمرکز روی توسعه قابلیتهای فناوری از جمله ماموریتهای مهم سرویسهای جاسوسی است تا با جمعآوری اطلاعات بخشهای مختلف و ارسال آنها به یگانهای فعال نقشآفرینی کرده و آن را در اختیار ارتشها و موسسات نظامی سراسر جهان قرار دهند که بنا بر اذعان فعالان این عرصه، سرویسهای جاسوسی آمان، موساد، شاباک و ... در این زمینه صاحب نام بودند و با شکست قطعی و غیر قابل ترمیم آنها در عملیاتهای طوفانالاقصی و وعده صادق رسوا شده و مقدمات سقوط رژیم غاصب را کلید زدند.به طورکلی سازمانهای جاسوسی با ترور میخواهند خود را موفق، مقتدر و توانمند معرفی کنند اما مروری بر اقدامات و عملیاتهای آنها نشان میدهد که حریف ایران نیستند و در اکثر رویاروییهای خود با نیروهای اطلاعاتی و دفاعی جمهوری اسلامی، ناکام ماندهاند. بررسی پرونده فعالیتهای جاسوسی نشان میدهد اکثر آنها در سه حوزه جمعآوری اطلاعات، ترور اشخاص و ایجاد نزاع قومی-مذهبی متمرکز بودهاند اما در تله امنیتی سربازان گمنام افتاده و توان مقابله با چتر امنیتی جمهوری اسلامی ایران را ندارند.
مقابله با انحصارگرایی غرب در حوزه اطلاعات
انحصار اینترنت، سیستمهای عامل رایانهها و تلفنهای هوشمند(مانند ویندوز و اندروید)،دیتاسنترها وسکوها(مثل گوگل و NSA) به آمریکا، زمینه مساعدی را به منظور سوءاستفاده از اطلاعات و توانمند شدن آنها برای نفوذ تا عمق زندگی افراد، جوامع و کشورها فراهم کرده است و نهادهای وابسته به آن نقش بیبدیلی در شکل دهی خواستهها، سبک زندگی، افکار و ایدههای جوامع بشری مطابق با اهداف و امیال صاحبان قدرت و نظام سلطه بینالمللی دارند و این امر نقطه آغازی برای در اختیار گرفتن زیرساختهای حیاتی کشورها و تهدید آنها دارد کما اینکه در حال حاضر زیرساخت اینترنت در انحصار آمریکاست و از این طریق قادر است تا زیرساختهای همه کشورها را در تصرف، کنترل و اختیار خود در آورد و به شیوههای زیر پوستی که همان تغییر در هویت افراد و جوامع بشری است، به حذف تدریجی حاکمیت ملی کشورها به نفع خودشان پرداخته و زمینه اساسی برای ایجاد گسست و شکاف نسلی را فراهم کند اقدامی که در بسیاری از کشورها رخ داده و آمریکاییها میخواهند فرهنگ منحط غربی را جایگرین ارزشهای انسانی و اجتماعی سراسر دنیا کنند و برای این توطئه از ابزارهای ارتباطی و شبکههای اجتماعی بهره میبرند.در حال حاضر دستیابی به ثروت و قدرت علاوه بر توانمندیهای میدانی و عملیاتی به امکان استفاده از اطلاعات نیز ربط دارد؛ روندی که با رشد سریع اختراعات در زمینه فناوریهای جدید اطلاعاتی شکل گرفته و بر این اساس، فناوریهایی با امکان ارتباطات راه دور و رسانهها، فضایی کاملا نو را در زمینه توسعه اقتصاد و سیاست به وجود آوردهاند و میطلبد جمهوری اسلامی ایران با حضور در ائتلافهای منطقهای، فضای حضور در مناسبات جهانی را فراهم کرده و از ظرفیتهای رو به رشد خود در زمینه اطلاعات بهرهمند شود؛ رویهای که به درستی در حوزه سیاست خارجی دولت سیزدهم مورد استفاده قرارگرفته است و آنها با تقویت حوزه دیپلماسی به مقابله با تهدیدات غرب به خصوص آمریکا پرداختهاند و با حضور در مجامع مختلف منطقهای و جهانی افکار عمومی را در جریان اقدامات صلحطلبانه ایران قرار دادهاند تا به این ترتیب از اثرات تحریم کاسته و بنیانگذار یک اجماع علیه انحصارگرایی غرب در حوزه اطلاعات باشند؛ روشی که آمریکا نیز برای خروج از بحرانهای پیشرو به آن پناه برده و به مصاف «تیک تاک» رفته است تا از نفوذ افکار و برنامههای این شرکت بر کاربران آمریکایی جلوگیری کند.
نظم نوین جدید با حضور مقتدرانه ایران
روند تحولات موجود در غرب آسیا حکایت از قریبالوقوع بودن فروپاشی نظم کنونی و شکلگیری ساخت نوینی از نظم منطقهای و به تبع آن نظم جهانی دارد؛ طرح ایدههایی همچون «معامله قرن»،«صلح عبری-عربی» و«پیمان ابراهیم» و شکست آنها در مقاطع مختلف حکایت ازتزلزل نظم کنونی و بیداری ملتهای جهان نسبت به طرح استکباری آمریکا علیه اراده ملتها درتعیین حاکمانشان دارد.گذشت بیش ازهفت ماه ازتجاوز70ساله صهیونیستها برفلسطین اشغالی تنهابخشی ازاین پروژه استعماری غربیها در این منطقه استراتژیک است که در مقابله با گروههای تکفیری هم سربلند میدان شد و فضا را در اختیار تسلط گروههای رادیکال مثلا اسلامی قرار نداد. اتحاد استراتژیک ایران با قدرتهای منطقهای نظیر چین و روسیه، گسترش جبهه مقاومت و انتقال قدرت اقتصادی ازغرب به شرق جهان ازویژگیهای نظم نوین است که جمهوری اسلامی ایران درآن نقش داشته وبه افول هژمونی آمریکا سرعت بخشیده است.سفر رئیسجمهور به پاکستان و حضور رئیس شورای عالی امنیت ملی کشور درروسیه که منجر به توافقات سیاسی،اقتصادی، اطلاعاتی و امنیتی.مهمی بین طرفین شد،گواه دیگری برشکلگیری نظمی نوین درمنطقه و انزوای روزافزون آمریکا و اسرائیل است؛ به ویژه که تحولات اخیر به شکاف واشنگتن و رژیم غاصب صهیونیست دامن زده است.
چند نکته درباره یک نشست
حضور علیاکبر احمدیان، دبیر شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران در رأس یک هیات بلندپایه امنیتی برای شرکت در دوازدهمین «نشست بینالمللی مقامات عالیرتبه مسئول در امور امنیتی» و «نشست دبیران شوراهای امنیت ملی کشورهای عضو بریکس» به لحاظ روند تحولات منطقهای به خصوص بعد از عملیات وعده صادق، اهمیت بالایی داشت و نشان داد ایران در روند شکلگیری نظم نوین منطقه، میکوشد با همکاری سایر کشورها با تروریسم، به ویژه تروریسم دولتی اسرائیل مقابله کند.
ایران و روسیه در ماههای اخیر هردو قربانی تروریسم بودهاند و برگزاری اجلاس امنیتی سنپترزبورگ نسبت به اجلاس امنیتی مونیخ که شرکتکنندگان در آن عمدتا حامی تروریسم هستند، حائز اهمیت است.
110 کشور از پنج قاره جهان در این اجلاس حضور داشتند واین مسأله حکایت از اهمیت این اجلاس و توجه به رویکردهای تازه امنیتی برپایه همکاری دارد.مذاکرات دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان با مقامات کشورهای هند، برزیل، سوریه،عراق و...، نمونهای از این تعاملات است.
این اجلاس امنیتی درحالی برگزار میشود که منطقه در آتش جنگافروزی صهیونیستها میسوزد و اتحاد جهانی برای مقابله با این جنگطلبی بسیار مهم است بهویژه که بعد از عملیات وعده صادق، نگاهها به ایران دوخته شده تا تحولات را بر اساس تفاهمات امنیتی جدید ـکه در حاشیه اجلاس به امضا رسیده است ـ مدیریت کند.
منبع: جامجم
/انتهای پیام